درباره وبلاگ

من آشنای دیروز غریبه امروز و فراموش شده فردایم پس در آشنایی امروز می نگرم تا در فردا یادم کنی.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

سلام دوست عزیز در صورتی که دوست دارید با ما تبادل لینک بنمایید زمانی که مارا به لینک خود افزودید به ما بگویید در صورت بودن آدرس ما شما هم به لینک های ما افزوده می شوید.

باتشکر مدیریت







<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 220
بازدید دیروز : 353
بازدید هفته : 573
بازدید ماه : 724
بازدید کل : 73578
تعداد مطالب : 203
تعداد نظرات : 120
تعداد آنلاین : 1

جور دیگر باید زیست
به نام تنها پناه دیار آشفتگان سرنوشت
یک شنبه 10 دی 1391برچسب:, :: 14:32 ::  نويسنده : SARH       

 قفس داران سکوتم را شکستند / دل دائم صبورم را شکستند / به جرم پابه پای عشق رفتن / پروبال عبورم را شکستند / مرا از خلوتم بیرون کشیدند/ چه بی پروا حضورم را شکستند / تمنا در نگاهم موج میزد / ولی رویای دورم را شکستند.

++++++

عشق چیست که همه از آن میگویند؟
ع : عبرت زندگی
ش : شلاق زمانه
ق : قصاص روزگار
اما افسوس و صدافسوس که شلاق زمانه را خوردم ، قصاص روزگار را کشیدم! اما عبرت نگرفتم.


++++++

تنها شادی زندگیم این است که هیچکس نمیداند تا چه حد غمگینم…



++++++

اینجا که دنیا اسمشه ، غربت نشینی رسمشه ، دنیا یه روز خودکشیه ، یه روز پر از دلخوشیه ، اما برای ما فقط یه تابلوی نقاشیه.

++++++

گفتی که دگر درتو چنان حوصله ای نیست / گفتم که مرا دوست نداری گله ای نیست / رفتی و خدا پشت و پناهت به سلامت / بگذار که بسوزد دل ما مسئله ای نیست.

++++++

وقتی از فکرغزلهایت دلم آتش گرفت،باورم کردی ولیکن باورت آتش گرفت،درد من را باقفس گفتی،صدایت دود شد،مرغ عشقت سوخت،بال کفترت آتش گرفت،خیس باران آمدی،سرما سیاهت کرده بود،آنقدر بوسیدمت تاپیکرت آتش گرفت،گفته بودم من لبالب آتشم پروانه جان،پس چرا پروا نکردی تاپرت آتش گرفت

++++++

گاهی مثل باران باید بارید ، زندگی بخشید ،طراوت داد



.

.

.

.

.

.

.

و رفت …………

++++++

هر کسی از راهی رسید بی دریغ تکه ای از قلب ما کند و پرید.

++++++

رفتی … بی آنکه مرا به خدا بسپاری … نمی دانم خدا را از یاد برده بودی یا مرا؟

++++++

گفتی مسافری و من ساده ام که سالهاست نماز دلم را شکسته میخوانم…

++++++

فریادها مرده اند ، سکوت جاریست ، تنهایی حاکم سرزمین بی کسی است. ماکه خدا نیستیم پس چرا از همه تنهاترینیم؟

++++++

تابستان که میشود دلم شور میزند … نکند طعم گیلاسهای بازار ، مرا از خاطرت ببرد!

++++++

وقتی می آمدی حیاط پر می شد از عطر ترنج حالا تو رفته ای… و فقط رنج مانده است.

++++++

کوه چون سنگ بود تنها شد یا چون تنها بود سنگ شد .. من که نه سنگ بودم نه کوه … آخه چرا تنها شدم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: