آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها سلام دوست عزیز در صورتی که دوست دارید با ما تبادل لینک بنمایید زمانی که مارا به لینک خود افزودید به ما بگویید در صورت بودن آدرس ما شما هم به لینک های ما افزوده می شوید. باتشکر مدیریت |
جور دیگر باید زیست
به نام تنها پناه دیار آشفتگان سرنوشت
تو سایه نیستی ای جان که روی خاک بمانی SAREH چهار شنبه 21 مهر 1391برچسب:, :: 23:3 :: نويسنده : SARH
سلام چندتا عكس زيبا از عشق گذاشتم اميدوارم كه خوشتون بياد و ديدن كنيدو نظريادتون نره! لطفا!حتما!!!! ilove youuuuღღღღღღღ ilove youuuuღღღღღღ ادامه مطلب ... تنهاييو دوست دارم زيرا بي وفا نيست............. منمو تنهاييي و يه قلب تنهاي شكسته
با عشق به من به من خیانت کردی خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین ، خدايا چرا من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدايا چرا من بخاطر بعضي ها بايد در همه حالات وهمه جا نابود بشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدايا چرا من دلم براي كساني مي سوزه كه از همه نظر به من از پشت خنجر مي زنن؟؟؟؟؟؟؟؟ خدايا چرا به بعضي ها رحم و دوستي را هديه كردي اما بقيه را ناجوانمرد و پست و خالي از جوانمردي آفريدي؟؟؟؟؟؟ خدايا براستي چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ SAREH سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 15:52 :: نويسنده : SARH
كاش در دهكده عشق فراواني بود دیگر ملالی نیست جز نداشتنت ٬نخواستنت٬راندنت٬باختنت٬رفتنت٬نماندنت٬ با او و هزاران اوی دیگر بودنت٬بدون مکث پاسخ منفی دادنت.و عشقی نیست٬ جز عشق به چشمان ناز تا ابد روشنت. این را برایت نوشته بودم. باز هم مینویسم: « هر ستاره شبی است که از تو دورم٬آسمان چه ستاره باران است.» SAREH سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 9:8 :: نويسنده : SARH
قانون توتنهایی من است! وتنهایی من قانون عشق! عشق ارمغان دلدادگیست واین سرنوشت سادگیست. چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی وچه سرنوشت تلخ وغریبی! که هربارستاره ی زندگیت را بادست های خودراهی آسمان پرستاره کنی وخوددر تنهایی وسکوت باچشم های خیس ازغرور.پیوندستاره هارابه نظاره نشینی وخاموش وبی صدا.بازهم تو بمانی وتنهایی ودوری……
دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 23:29 :: نويسنده : SARH
به آرامی به یادت خواهم بود تا آخر عمر به یادت خواهم بود
طوری که هیچ کس نفهمد به یادت هستم
مثل آدمی که نفس در سینه حبس میکند
جای نفس در سینه حبست میکنم
سکوت میکنم وکلامی نمی گویم
تا کسی نفهمد در سینه جای نفس
یاد عزیزی را حبس کرده ام
وقتی رفتی غمی سیاه آسمان قلبم را فرا گرفت
وقتی رفتی دوچشمم باریدن گرفت
ای همدم تنهایی خلوت دل
وقتی رفتی روزم شبی تار شد
وقتی رفتی دیوارهای خانه هم رنگی دگر شد
رنگی زشت سیاه و کدر شد
ای همدل وهمدم
با که بنشینم بگویم اینهمه غم
SAREH دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 23:22 :: نويسنده : SARH
از چه رو رفتی قلبم آزردی رفتنت را چطور باور کنم من
تورفته ای من مانده ام
این زنده بودنم را
چطور باور کنم من
کاش در کنارم بودی ، کاش میتوانستم تو را در آغوشم بگیرم و نوازش کنم....
باورم نمیشود که از من اینهمه دور هستی و فاصله بین من و تو بیداد میکند....
کاش می توانستم دستانت را بگیرم و با تو به اوج خوشبختی بروم....
کاش میتوانستم بوسه ای بر گونه مهربانت بزنم....
ای کاش ، کاش ، کاش...
SAREH |
|||
![]() |