آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها سلام دوست عزیز در صورتی که دوست دارید با ما تبادل لینک بنمایید زمانی که مارا به لینک خود افزودید به ما بگویید در صورت بودن آدرس ما شما هم به لینک های ما افزوده می شوید. باتشکر مدیریت |
جور دیگر باید زیست
به نام تنها پناه دیار آشفتگان سرنوشت
با سلام خدمت دوستان عزیز این وب گاه مربوط به داستان های تابستا 90 در یکی از محله های شیراز استان فارس هست که البته جالب و خواندنی هم هست چون خاطرات بچه های این محله در با هم بودن و از هم جدا شدن هست.امید وارم که همگی خوشتون بیاد. چرخه طبیعی زندگی: •تولد
•کودکی
•نوجوانی
•جوانی
•پیری
•مرگ
چرا یک انسان به دنیا آمده و از دنیا می رود؟
چرا باهم آشنا شده و چرا جدا می شوند؟
چرا انسانها زمانی که در کنار هم هستند قدر هم را نمی دانند اما زمانی که از هم دور می شوند به یاد هم هستند و به هم فکر می کنند؟
چرا انسانها به راحتی باهم دوست و یک دفعه باهم دشمن می شوند و از هم جدا می شوند و بعدها حسرت آن روزها که باهم بودند را می خورند؟
چرا انسانها هر روز خود را بیهوده و بدون داشتن هدفی آغاز می کنند و بدون رسیده به مقصد کار خود را به پایان می رسانند؟
ما انسانها همگی زندگی بدون هدف و انگیزه را یاد گرفته ایم و دوست داریم با این بی انگیزه زندگی کردن بتوانیم همه چیزهای خوب را برای خودمان بدست بیاوریم چیزهایی مثل:
بهترین ماشین , بهترین خانه , بهترین کار , بهترین دوست و ............
آیا ما تا به حال به این فکر کرده ایم که هر اتفاقی که برای ما در زندگی روزمره ما می افتد مکمل اتفاقات و کارهای بعدی ما در زندگی و این جهان هستی هست؟!
آیا تا به حال به این فکر کرده ایم که هر اتفاق چه خوب یا چه بد باعث می شوند که ما در زنگی خود تجربیات مفیدی بدست بیاوریم که این تجربیات باعث پیروزی و پیشرفت ما در زندگیمان می شود و با هر بار پیروزی ما خوشحال می شویم و با هر بار شکست ناراحت اما آیا می دانیم که هر شکستی مقدمه ای برای پیروزی است که هیچ کسی به آن دست پیدا نکرده و نمی تواند به سادگی دست پیدا بنماید آیا برای کارهایی که می کنیم برنامه ریزی کرده ایم کارهایی مثل:
نماز خواندن , غذا خوردن , حمام رفتن , خوابیدن , کارکردن , درس خواندن و ..............
اگر جواب شما مثبت است آیا تا به حال زمانی برای گناه نکردن و دست از گناه کشیدن برای خودمان مشخص کرده ایم؟؟؟؟؟؟
آیا زمانی برای نزدیک شدن به خدای خودمان گذاشته ایم؟؟؟؟؟؟
در اینجا فصل اول کتاب ما به پایان رسید از فصل دوم به بعد سرگذشت بچه های یکی از محله های استان فارس هست که همگی هم آدم های خوب و هم آدم های بد و هم آدم های طنز و هم آدم های باحال در این قصه زندگی در این محله ها هست .
ديدبان ما جديد شده در همين جديد شدنش خيلي جالب و با حال خبر تمام بچه ها رو برا ما مياره. مثال: مي گه فر هود با كي هست . مي گه كه ارال با كي هست. مي گه كه نگار با كي هسن. مي گه كه سارا با كي هست. مي گه كه حديث با كي هست. مي گه كه مهدي با كي هست. مي گه كه زهرا با كي هست. مي گه كه يلدا با كي هست. ........................ خلاصه همه چيز درباره همه به ما مي گه. اما ديگه هيچ كدام از اين آدم ها برا من مثل قبل ارزش ندارن و شايد هم برا هميشه براي من بي ارزش شده باشن. |
|||
![]() |